بازنده...

ساخت وبلاگ

از کجاش بگم از جایی که تموم شد؟ اصن نفهمیدم چرا کم اوردیم!اون حق داشت و من توان نداشتم.

پایان دوباره چند سال صبر بی نتیجه البته!!!!!!!!!!!!!!

برای یک بازنده باختن عجیب نیست اون اگه ببره تعجب برانگیزه

منچسترسیتی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

بازنده......
ما را در سایت بازنده... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : looser2013o بازدید : 17 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 15:21

از لحظه سال تحویل تا همین الان عجیب بوده! سال تحویل تنها بودم در حال فوتبال بازی کردن شبش سعید زنگ زد رفتیم ساندویچ سعید فرداش سرکار! تنها تا سوم! چارسو رفتن با امیر و سینا و اشکان و اون شب عجیب فرداش رفتن سینا با امیر و سینا و گشت دو روزی حداقل یک میکس!! و اما روزای بی پولی و قرض گرفتن پول پولدار ش بازنده......ادامه مطلب
ما را در سایت بازنده... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : looser2013o بازدید : 83 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 0:54

شاید واقعا دیوونست لحظه ای که فکرت درگیر میشه و نباید بشه و یهو ساعت 12:50 تصمیم میگیری بیای بنویسی حتما ی ذهنه خری داری که دیوونست...ی وقتایی ی عکس ی وقتایی ی توییت ی وقتایی هم هیچی فقط بهم میریزی سر چیزایی که نباید بهم میریزی و تو این لحظات به هیچ چیز نمیتونی فکر کنی ...الان خیلی سخته شاید 10 سال دیگه بخندی یا بخندم ولی الان آتیشه که تو وجودم شعله وره... احساس میکنم میسوزم ..نمیدونم شاید قصه منم باید همراه باشه با سوختن..حتی سوختنی شبیه ققنوس! نو شدن با سوختن! اما تا کی نمیدونم #پایان بازنده......ادامه مطلب
ما را در سایت بازنده... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : looser2013o بازدید : 153 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 5:50

دقیقا همین لحظه ها بود آخرین دیدار ...انگار جدی جدی داشت تموم میشد ...دیگه واقعا خسته شده بودم حوصله هیچ چیز و هیچ کس رو نداشتم..همه کارای انصراف از تحصیل رو انجام داده بودم که کارشناس آموزش گفت کارت کتابخونت نیست!!! از ساختمان شماره یک خودم رسوندم به ساختمان شماره سه که کتابخونه اونجا بود.. نیم ساعتی تو راه بودم آخه دانشگاه ما طوری نبود که ساختموناش کنار هم باشه تو دو نقطه از شهر بود (شانس من) خودم رسوندم و کارای کتابخونه رو هم انجام دادم اومدم از یکی از بچه ها خدافظی کنم که برا آخرین بار کسی رو که نباید دیدم..همکلاسی رفیقم بود ولی عجیب اینجا بودکه نرفته بو بازنده......ادامه مطلب
ما را در سایت بازنده... دنبال می کنید

برچسب : دوسال گذشت, نویسنده : looser2013o بازدید : 98 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 5:50

وقت نشده بود از مسیر جدید زندگیم بگم بازگشت به کار پشتیبانی..کاری که زیاد دوسش ندارم ولی خوب تجربه شناختن ادمای جدیدو دوس دارم..امیدوارم این بار بهتر جلو بره.بقیشم حس نوشتن ندارم

بازنده......
ما را در سایت بازنده... دنبال می کنید

برچسب : 94 saab 9,3,944,9,3,فال 9,3,94,روزنامه 94,3,9, نویسنده : looser2013o بازدید : 115 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 5:50

28 مهر

3 آبان

10 آذز

23 دی

11بهمن

...

بازنده......
ما را در سایت بازنده... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : looser2013o بازدید : 81 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 5:50

چ ماهی بود چ روزایی آذر امسالم گذشت اما من 22 روز بعد اومدم اینم خودش نکته داره حتی تازه فردام 23 دی عه اینم خودش جالبه ..لعنتی ی جوری شده که هر ماه ی دلیلی داره:))))

خدایا همه ما رو ببخش //روزگار سخت گرفت ولی ما ساختیم باهش حالا اگه مام کج رفتیم ی خورده روزگار بسازه با ما لطفا

بازنده......
ما را در سایت بازنده... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : looser2013o بازدید : 89 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 5:50

روزای عجیبی بود  دعوا کردیم صدامون رو هم بلند شد گریه کردیم نمیدونم چرا به اینجاها کشید اصن ولی فعلا قرار شده قید همو بزنیم میگفت خیلی دوسم داشت ولی من نا امیدش کردم

این روزای آخر خیلی گیر میداد.الکی نمیدونم چش شده بود منم حوصله گیر دادن  نداشتم -نمیدونم خدا براش بهتر از من بیاره که منو یادش بره

بازنده......
ما را در سایت بازنده... دنبال می کنید

برچسب : روزایی که گذشت,چه روزایی که گذشت, نویسنده : looser2013o بازدید : 113 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 5:50

یک وقتایی یادت میره..

اینکه چقدر زحمت کشیدی تا بدستش آوردی

اینکه روزای خوب خیلی زود میگذرند

اینکه حواست به خواستنیات باشه

اینکه زمان پیرت میکنه

اما زمانی که یادت میاد...

دیگه خیلی دیره

دوباره باید زحمت بکشی ..

اما از دستش دادی دلایلی رو که باعث خوشحالی می شد

دوباره باید استارت بزنی

اما نفسی برای استارت جدیدت نداری

اونوقته که می شی بازنده

...

بازنده......
ما را در سایت بازنده... دنبال می کنید

برچسب : یادآوری,یادآوری در جدول,یادآوری به انگلیسی,یادآوری کامل,یادآوری کارهای روزانه اندروید,یادآوری کارهای روزانه,یادآوری قسمت 11,یادآوری خاطرات گذشته,یادآوری خاطرات,یادآوری اندروید, نویسنده : looser2013o بازدید : 85 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 5:50

چ روزایی گذشت این غافله عمر عجب میگزرد خیلی زود داره روزا میگزره بدون اینکه کاری رو پیش ببرم مثه آدم آهنی میام سرکار و برمیگردم و هیچ فعالیت دیگه ای ندارم یک حس بدیه وقتی روتین میشی مثه همه هر روز میری سرکار که آخر ماه یک حقوقی بکیری و این زندگی بدون هیچ تغییری ادامه داره خوب فایدش کجاست نمیدونم ولی مجبورم ادامه بدم البته تغییراتی رو باید تو خودم بدم اینجوری نمیشه میگن کتاب خوندن خوبه ولی باز حس اونم نیست دلم تنگه ولی نمیدونم برا کی هدفم مشخص نیست اصن نمیدونم! این روزا داره خیلی بد میگزره فقط همین خدایا شکرت به خودت سپردم خودمو   بازنده......ادامه مطلب
ما را در سایت بازنده... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : looser2013o بازدید : 178 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 5:50